علت این که اهل سنت دست بسته نماز مى خوانند چیست ؟

سوال - علت این که اهل سنت دست بسته نماز مى خوانند چیست ؟ از چه زمانى مرسوم شد؟ آیا این کار موجب بطلان نماز است ؟
جواب : طبق عقیدهء شیعه , تکفیر و یا تکتّف یعنى دست بسته نماز خواندن , از زمان خلیفهء دوم مرسوم شد و از بدعت هاى ایشان است . در زمان پیامبر و خلیفهء اول این طور نماز نمى خواندند. این مطلب از روایاتى استفاده مى شود.
امام باقر(ع) فرمود: و علیک بالاقبال على صلاتک ... قال : ولا تکفّر فانّما یصنع ذلک المجوس  بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ... و دست بر روى دست در حال نماز نگذار, زیرا این کار مجوس است (1. (وسائل الشیعه , ج 4 باب 15 از ابواب قواطع الصلاة.)
در حدیث أربعمائه از امیر المؤمنین(ع) آمده است : لا یجمع المسلم یدیه فى صلاته و هو قائم بین یدى الله عزّ و جلّ یتشبّه بأهل الکفر یعنى المجوس ; نباید مسلمان در نماز برابر پروردگار.
دست هایش را بر روى هم بگذارد و خود را شبیه به کفار یعنى مجوس بنماید.(. همان)
معلوم مى شود مجوسى ها هنگام رو به رو شدن با رؤسا و پادشاهان خود, دست هایشان را به عنوان احترام بر سینه مى گذارند. هنگامى که اسیران جنگى ایرانى بر عمر وارد شدند, همین کار راکردند. عمر از این کار خوشش آمد و گفت : خوب است در نماز در برابر پروردگار همین کار را بکنیم تکفیر نوعى تواضع و فروتننى و احترام گزاردن است. از نظر بحث اجتهادى دلیل بر این که (سیدمحسن حکیم , مستمسک العروة الوثقى , ج 6 ص 531)و. مجمع البحرین .
ت
کفیر یکى از مبطلات نماز است , آن است که این عمل اگر به عنوان عمل استحبابى انجام شود, تشریع محسوب مى شود و تشریع , بدعت و حرام است , زیرا عبادات توقیفى هستند و شکل عبادت باید طبق دستور شارع باشد.
پیامبر(ص)فرمود: صلّوا کما رأتیمونى أصلى ; همانطور که من نماز مى خوانم نماز بخوانید. پیامبر و اصحاب دست بسته نمى خواندند لااقل این کار مشکوک است . بنابراین تکفیر مبطل نمازاست , چون بدعت در دین است . اگر کسى این کار را نه به قصد عبادت انجام دهد, شاید نتوان گفت نمازش باطل است , مگر این که علت تحریم این کار تشبیه به کفار باشد. در این صورت تشبیه به کفار حرام است , اما دلیلى بر بطلان نماز نخواهد بود. البته با لحن شدیدى که در روایات آمده است , تشبه به کفار - آن هم در حال عبادت - قطعاً مبطل نماز است . دلیل دیگر بر این که تکفیر در نمازموجب بطلان نماز مى شود, نهى این است که در روایت صحیح محمدبن مسلم از امام باقر یا صادق آمده : ذلک التکفیر لاتفعل  و در روایت صحیح زرارة از امام باقر(ع) لا تکفّر فانّها یصنع ذلک المجوس آمده است . (پـاورقى 1. وسائل الشیعه , ج 4 باب 15 از ابواب قواطع صلاة.)
 این نهى ها چون نهى در عبادت است , دال بر بطلان عبادت است . البته بحث اجتهادى جاى کنکاش بیش تر دارد که به جاى خودش موکول مى شود.

 اما اهل سنّت تکفیر. را سنّت مى دانند. (پـاورقى 2. وسائل الشیعه , ج 4 باب 15 از ابواب قواطع صلاة)
در الفقه على المذاهب الأربعة آمده : <یسنّ وضع الید الیمنى على الیسرى تحت سرّته , أو فوقها و هو سنّة باتفاق ثلاثه من الائمة و قال المالکیة: انه مندوب قرار دادن دست راست بر دست چپ , خواه زیر ناف و خواه بالاى ناف , سنّت است (. الفقه على المذاهب الاربعه , ج 1 ص 251)
, به اتفاق سه طائفه از اهل سنّت (حنبلى , شافعى , حنفى ) ولى مالک بن انس مى گوید: تکفیر, مستحب است >( همان , ص 64)

 

فرق بین سنّت و مندوب این است که به مستحب مؤکد سنّت مى گویند, ولى به استحباب معمولى , مندوب مى گویند در <کنزالعمال > روایاتى نقل شده که پیامبر و ابوبکر و على (ع)در نماز دست بسته نماز مى خواندند, (پـاورقى 5. کنزالعمال , ج 8ص 103)
ولى با روایاتى که از طریق شیعه نقل کردیم , این روایاتى عامه قابل اعتبار نیست .

 

ازدیاد مهریه بر اثر تورم

 سؤال : در خصوص ازدیاد مهریه بر اثر تورم از حضرت امام خمینی(ره) سؤال شده و ایشان جوان داده اند: تورم اثرى در ازدیاد مهریه ندارد و حال آن که از سال 1377 مهریة زنان توسط دادگاه ها به قیمت روز محاسبه می‌شود. آیا شرعاً این عمل صحیح است؟ آیا فقهاى شوراى نگهبان این مسئله را تأیید مى کنند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، تکلیف مقلدان حضرت امام خمینی(ره) چیست؟ نظر مراجع در این خصوص چیست؟

جواب: در دوران حیات نورانى حضرت امام خمینی(ره) با توجه به فتواى ایشان (در خصوص ثابت بودن مبلغ مهریه به مقدارى که در عقد قرار داد شده و با اختلاف ارزش پول و قدرت خرید، تغییر پیدا نمى کند.

بحث از تقویم مهریه به نرخ روز جایگاهى قانونى پیدا نکرد و در قوانین موضوعه تقدیم مهریه به نرخ روز گنجانده نشد، امّا این بحث به لحاظ نظرى مطرح بود. بعد از ارتحال حضرت امام خمینی(ره) این بحث همچنان مطرح بود که تورمى در جامعه به وجود آمده و تورم در گذر زمان ادامه دارد و با توجه به این که مهریه ها در گذشته، هم چنین حال در بسیاری موارد بر اساس وجه نقد رایج بوده، تورم تغییر بسیار فاحشى در ارزش اقتصادى مهریه ها ایجاد کرده است، به طورى که مثلاً اگر مهریه کسى 100 تومان یا کمتر یا هر مبلغ دیگرى در 30 یا 40 سال پیش بود، الان اگر بخواهد آن را به وجه نقد دریافت بکند،‌ هیچ ارزش مالیتی ندارد و حتى با آن نمى توان یک متاع ارزان قیمت را خرید. بر این اساس،‌از مقام معظم رهبرى و دیگر فقهاى عظام در این خصوص استفتا شد.

استفتا های صورت گرفته را مى توان در چهار دسته طبقه بندى کرد:

دستة اوّل: فتواى مقام معظم رهبرى و بعضى از فقها این است: طرفین (یعنى زن و شوهر) باید با یکدیگر مصالحه کنند و چنانچه یکى از طرفین ممانعت نمود، توسط حاکم شرع به آن ملزم می‌شود.

دستة دوم: فتواى حضرت امام خمینی(ره) و بعضى از فقها : همان مقدارى که در متن عقد مهریه قرار داده شده، در ذمة زوج است و زوج بیش از آن بدهکار نیست و کاهش و افزایش قدرت خرید پول تأثیرى در حکم مزبور ندارد.

دستة سوم: فتواى حضرت آیت الله مکارم شیرازى و بعضى از فقها : چون پول رایج هر عصر و زمان مبیّن ارزش ها و بیانگر نسبت هاى مختلف بین کالاها و خدمات است، از این رو قدرت خرید را همیشه باید مورد لحاظ قرار داد و اگر تورم شدید و سقوط ارزش پول زیاد باشد تا آن حدّ که در عرف، پرداختن آن مبلغ اداى دین محسوب نگردد، باید بر اساس وضع حاضر محاسبه شود و در این مسئله تفاوتى میان مهریه وسایر دیون نیست

دستة چهارم: فتواى حضرت آیت الله اراکی: هرگاه مبلغ مهریه را مبلغى قرار میدهد براى جنس دیگر مثل طلا و نقره، در این صورت قیمت آن موقع را باید حساب کرد و گاهى موضوعیت دارد. پس قیمت امروز کافى و فهمیدن موضوعیت و طریقیت با قرائن خارجیه است. با توجه به فتواى مقام معظم رهبرى که آن را به مصالحه واگذار نمودند و از تقویم مهریه به نرخ روز منع ننموده بودند و نظر بعضى از فقها که نظر به جواز تقویم مهریه به نرخ روز داده بودند، این دیدگاه تقویت شد که در مسیر تقویم مهریه به نرخ روز گام برداشته شود. کمیسون قضایى مجلس بر این اساس، در سال 1375 پیشنهاد تبصره اى را به ماده 1082 قانون مدنى مطرح نمود که بعد از بحث و بررسى و نظریات موافق و مخالف در آذرماه 1375 به تصویب مجلس شوراى اسلامى رسید و شوراى نگهبان در تاریخ 8/5/1376 آن را مورد تأیید قرار داد. بانک مرکزى آیین نامة اجرایى محاسبه مهریه به نرخ روز را بر اساس جدول خاصى که تنظیم نمود، ارایه کرد و از سال 1377 به مرحلة اجرا در آمد و دادگاه ها بر اساس آن عمل مى کنند که این عمل بر اساس موازین شرعى و قانونی است. امروز فتواى حاکم، فتواى مقام معظم رهبرى است و مقلدانى که باقى بر تقلید حضرت امام خمینى هستند، در مواردى که در قانون موضوعه بر اساس فتوای مقام معظم رهبرى و حداقل عدم منع ایشان به تصویب می‌رسد و شوراى نگهبان آن را تأیید می‌کند باید، از آن قانون متابعت کنند و هیچ گونه مغایرتى با شرع ندارد، چون با فتواى ولى فقیه زمان مغایرتى ندارد.

چرا باید خدا را عبادت ‌کنیم ؟

سؤال : اگر خداوند غنى است ، چرا باید او را عبادت ‌کنیم ؟ روزه بگیریم و اگر نتوانستیم باید قضای آن را انجام دهیم ؟
جواب: خداوند غنى و بى نیاز از همه چیز است، چون غیر از خدا هر چه موجود است ، همه مخلوق خدا است و نیازمند به او. قرآن می‌فرماید : «اى مردم! شما همگى نیازمند به خدایید. تنها خداوند است که بى نیاز و شایستة هر گونه حمد و ستایش است»1
در آیة دیگر فرمود: « هر کسى کفر
ورزد و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده است . خداوند از همة جهانیان بى نیاز است».2
بنابر این خداوند بى نیاز مطلق است و مخلوقات همه محتاج اویند. او است که همة نیازهاى مخلوقاتش را بر طرف می‌کند. ما انسان‌ها که یکى از مخلوقات خداییم ، سراسر وجودمان را نیاز و احتیاج فرا گرفته است، مانند نیاز به آب و غذا و هوا و . . . که با نبود یکى از این ها قادر به ادامة حیات نیستیم . ما چند دقیقه یا چند ثانیه نمی‌توانیم بدون هوا زنده بمانیم. همة این نیازمندیها به وسیلة آب و هوا و غذا و . . . بر طرف می‌شود که خداى مهربان با خلق آن نیاز ما را برطرف کرده است .
آرى این خداى حکیم ومهربان است که به هنگام تولد بچه، خون را تبدیل به شیر می‌کند و نوزاد آن را از پستان مادر تغذیه می‌نماید.
یکى از نیازهاى ما نیازهاى روحى است مثل احتیاج به محبت . از این رو بچه‌هایى که در خانوادة خود احساس کمبود محبت نسبت به خودشان کنند، دچار اختلالات روحى و روانى می‌گردند. یکى از نیازهاى واقعى و اساسى روح بشر مسئله عبادت و پرستش است، چون خداوند انسان را براى تکامل آفریده است و تکامل او جز از راه عبادت و بندگى به دست نمیآید.
بنابر این خداوند نیاز به عبادت ما ندارد، بلکه ما محتاج به عبادت او هستیم که با بندگى او به نعمت هاى جاودان نایل شویم. قرآن می‌فرماید : «کسى که جهاد و تلاش کند ، براى خود جهاد مى کند؛ چرا که خداوند از همة جهانیان بى نیاز است». 3 در جاى دیگر می‌فرماید: « کسى که عمل صالحى به جا آورد ، به سود خود به جا آورده است، و کسى که کار بدى انجام دهد ، به زیان خود او است. سپس همة شما به سوى پروردگارتان باز می‌گردید».4
در آیه دیگر فرمود: «کسى که پاکى گزیند، به نفع خود او است».5

نتیجه اینکه عبادت و اعمال صالح همه اش به سود انسان است ، نه سود خدا . انسان در پرتو اعمال صالح تکامل می‌یابد و به آسمان قرب خدا پرواز می‌کند وبه خوشبختى همیشگى می‌رسد. و بر اثر جرم و گناه سقوط می‌کند و بر بدبختى ابدى گرفتار می‌شود .

روزه یکی از عبادات بسیار مفید برای جسم و جان است حال اگر در ماه مبارک رمضان نتوانیم روزه بگیریم یا در مورد آن کوتاهی کردیم باید آن را به نحوی که در دستورات دینی بیان شده انجام دهیم

1 فاطر (35) آیة 15.
2 آل عمران (3) آیة 97.

 [3]. عنکبوت (28) آیه 6.

4]. فجر (89) آیه 27-30.

[5]. ذاریات (51) آیه 56.